جوک های سری 6

پروفایل بعضی از این دخترا تو وبلاگاشون: آرومم صبورم مهربون دوست داشتنی خانوم از دروغ بدم میاد وفادار خو لامصب یهو مینوشتی زن زندگیم دنبال شوهر میگردم! چرا حاشیه میری آخه؟









زندگی خانمها سه مرحله دارد ...... ! . . . . . 1-کودکی ... 2-جوانی ... 3-چقدر خوب موندی









دﺧﺘﺮﻩ ﺯﻧﮓ ﺯﺩﻩ ﺑﺮﺩﺍﺷﺘم، ﮔﻔﺖ ﺳﻼﻡ و ﻗﻄﻊ ﮐﺮﺩ! ﺍﺱ ﺩﺍﺩ ﮔﻔﺖ :ﺍﺷﺘﺒﺎﻩ ﮔﺮﻓﺘﻢ ﺷﻤﺎﺭﻣﻮ ﭘﺎﮎ ﮐﻦ ﻟﻄﻔﺎ…. ۵ﺩﻗﯿﻘﻪ ﺑﻌﺪ ﺍﺱ ﺩﺍﺩ :ﭘﺎﮎ ﮐﺮﺩﯼ؟ ۷ﺩﻗﯿﻘﻪ ﺑﻌﺪ :الو؟ ۹ﺩﻗﯿﻘﻪ ﺑﻌﺪ :ﺩﺍﺩﺍﺷﻢ ﻻﺗﻪ ﻫﺎ میگم ﺑﮑﺸﺘﺖ! ۱۱ﺩﻗﯿﻘﻪ ﺑﻌﺪ :ﮐﺜﺎﻓﻄ! منم ک فقط دعا میکردم واسه اینکه زودتر شوهر کنه









دیروز رفتم شیر کاکائو بخرم پرسیم :چند؟ گفت :۱۸۰۰ تومن یهو یادم اومد عههههه! من که عاشق آب معدنی ام










در فیلمهای ایرانی زنه با روسری ومانتومیره تواتاق میخوابه...مرد هم رومبلها.تو قسمت بعدی زنه حاملست! به این روش گرده افشانی گویند










پسره میزنه به باسن دختره وفرار می کنه.دختره برمیگرده میبینه یه پیرمردپشت سرشه!! بهش میگه: شمابودین میسکال انداختین؟پیرمرد میگه: نه عزیزم من بیست ساله شارزندارم!!










ﻣﺮﺩ :ﻋﺰﻳﺰﻡ ﺍﮔﻪ ﺑﻔﻬﻤﻲ ﺑﺎ ﺻﻤﻴﻤﻲ ﺗﺮﻳﻦ ﺩﻭﺳﺘﺖ ﺭﺍﺑﻄﻪ ﺩﺍﺭﻡ ﭼﻴﮑﺎﺭ ﻣﻴﮑﻨﻲ؟ ﺯﻥ :ﻣﻴﻔﻬﻤﻢ ﻫﻤﺠﻨﺴﮕﺮﺍﻳﻲ










ﺳـــــﻬـــﺮﺍﺏ ، ﻗـﺎﯾـﻘـﺖ ﺟــﺎ ﺩﺍﺭﺩ ... ؟؟ . . . . . . ﻣـﮑﺎﻥ ﻧـﺪﺍﺭﻡ ، وژژژژژژژژژژژژدانن ﯾـﻪ ﺳـﺎﻋـﺘـﻪ ﺗـﻤﻮﻣــــﻪ










دختری سوار تاکسی شد کنارش یه روحانی بود دختر دلباخته روحانی شد و هرکاری میکرد بهش بفهمونه نمیتونست تا اینکه خوده روحانی متوجه شد و از تاکسی پیاده شد و همه نقشه های دختر نقش براب شد راننده تاکسی که در جریان کار بود به دختر گفت که روحانی شبها برای عبادت به قبرستانی میرود امشب برو پیش او وبگو فرشته ای دختر شبانه رفت به قبرستان و روحانی را دید و گفت که فرشته ایست و بالاخره از دختر اصرار برای انجام کار خاک بر سری واز روحانی انکار تا اینکه روحانی قبول میکند پس از پایان کار دختر ماسک خودش رو برداشت و گفت سوپرایز من همون دختر تو تاکسی هستم روحانی هم ماسک خودشو برداشت گفت هههههههههه ممنم راننده تاکسیم










مرد ها؛ موجوداتِ خیلی خطرناکی هستند اما لازمه که یکیشونو داشته باشی تا از بقیه شون در امان بمونی..!











تو خـــيـــابــون يـــكـــى از دوســـتامو ديدم
رفــــتم پـــشتش دســـتمو گذاشتم رو شونش
گــــفتم:خــــانومى شـــماره ميدى؟؟؟
.
.
.
الان بازداشتـــگاهم به جـــرم((مزاحمت براى پــــسره مردم)
حالا خودش بيخيـــال شده ها مادرش گــــير داده كه"پسراى ما ديگه امنيت ندارن تو خيابون"